باز خوانی
پیام عاشورا
5- پاسخ به نداى همکارى و دادخواهى
هدف دیگر نهضت آزادی خواهانه و نجات بخش عاشورا پاسخگویى به نداى دادخواهى و دعوت به تعاون و همکارى از سوى مردم عراق و کوفه است؛ و این کار یعنى پاسخگویى به نداى جاودانه قرآن:«تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» [1]
کوفه در آن روزگار مرکز عراق بود و اردوگاهى بزرگ در برابر انحصار و تاریک اندیشى شام و به اعتبارى از قدرتمندترین شهرهاى آن روز و کانون آگاهان و روشنفکران و دوستداران خاندان وحى و رسالت و مدتى هم مرکز خلافت عادلانه و بشر دوستانه امیر والاییها؛ و درست به همین دلیل هم سخت مورد سرکوب رژیم اموى قرار گرفت و دهها چهره مبارز و پرواپیشه و آزادیخواه و اصلاح طلب آن، همانند: حجر بن عدىها، میثم تمارها، عمرو بن حمقها، رشید هجرىها، کمیلها، قنبرها، هانىها، شریکها، و طوعهها با پروندهسازىهاى رسوا و نواخته شدن مارک ارتداد و شورشگرى و خیانت بر پیشانىشان قتل عام شدند.
اینک سال شصتم از هجرت است و با مرگ معاویه شکافى عمیق در برج و باروى استبداد و اختناق پدیدار شده و آن مردم زجر کشیده به جنبش و حرکت در آمده و برآنند تا خود را از سرکوب و ستم مذهب سالارى مخوف و خشن و دروغین اموى برهانند. در این راستاست که دهها نامه و پیک به سوى پیشواى آزادى گسیل مىدارند و از او براى رفتن به کوفه و عراق براى تعاون و همکارى در راه نیکى و پروا و برچیدن بساط بیداد و افکندن طرحى نو براى اصلاح اساسى جامعه دعوت مىکنند و دست بیعت به سوى او مىگشایند.
اینجاست که حسین علیه السّلام با انگیزه و عامل جدیدى در حرکت نجات بخش خود رو به رو مىشود و بسان پدرش در پذیرش بیعت مردم- احساس وظیفه مىکند [2] و به این حقیقت مىرسد که باید به دعوت آنان پاسخ مثبت دهد و دست همیارى و همکارى آنان را براى مبارزه با ستم و تباهى و افکندن طرح عدالت و آزادى، به مفهوم واقعى آن بفشارد.
این حقیقت در منطق روشنگرانه آن حضرت بارها انعکاس یافته است.
براى نمونه:
1- آن حضرت در نخستین برخورد با سپاه اموى به فرماندهى حرّ، از جمله فرمود:
«... و قد اتتنى کتبکم و قدمت علىّ رسلکم ببیعتکم انّکم لا تسلمونى و لا تخذلونى ....»[3]
شما به من نامهها نوشتید و پیکهاى خود را به سوى من گسیل داشتید و دست بیعت به سوى من گشودید و پیمان بستید که مرا در راه ایجاد تحول مطلوب و دگرگونى خداپسندانه در این جامعه استبدادزده و این مزرعه آفت گرفته یارى خواهید کرد و من در پاسخ به دادخواهى و دعوت به تعاون از سوى شما آمدهام؛ اینک اگر به پیمان خویش وفا دارید که بر راه درست و عادلانهاى گام سپردهاید و من حسین هستم، فرزند على و فاطمه، خود در کنار شما هستم و خاندانم همراه خاندان شما و من الگو و سرمشق و پیشواى شما در این راه عادلانه و اصلاحطلبانهام ...
2- آن حضرت در راه مکه به سوى کوفه با «طرماح»- که زمانشناس و آگاه به سیاست بود- روبرو شد و ضمن رایزنى و ارزیابى اوضاع با او فرمود:
«انّ بینى و بین القوم موعدا اکره ان اخلفهم.»[4]
واقعیت این است که میان من و مردم عراق و کوفه پیمانى است استوار که من دوست ندارم از آن تخلف کنم و عهد خویش را با آنان نادیده بگیرم.
[1] - سوره مائده، آیه2
[2] - در این مورد رجوع شود به نهج البلاغه، خ3 که می فرماید: لولا حضور الحاضر....
[3] - مقتل الحسین، مقرّم، ص195
[4] - مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص256
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |